Pavement
رو پياده سنگفرش،
Associated degree
ديپلم فوق
Bachelor of art
هنر به وابسته هاي رشته ليسانس
Bachelor of science
علم به وابسته هاي رشته ليسانس
master of science
به وابسته هاي رشته ليسانس فوقعلم
master of art
به وابسته هاي رشته ليسانس فوقهنر
Fresh man/ woman
اول سال دانشجوي
sophomore
دوم سال دانشجوي
junior
سوم سال دانشجوي
senior
چهارم سال دانشجوي
In strucor
استاد
sneeze
عطسه
Bless you
باشه عافيت
Guidance school
دارالتاديب
Elementary school
دبستان
Junior/secondary school
راهنمايي
high school
دبيرستان
Kinder garden
كودك مهد
University entrance exam
كنكور
advertise
روزنامه ) ( مجله نوشتاري تبليغ
commercial
ديداري تبليغ
propaganda
تبليغ
Same attitude toward thing
مشترك تفكر
Same culture
مشترك فرهنگ
I want to have s.th in common with her/him
با تفاهم و مشترك نقطه داشتنچيزي يا كسي
Mutual understanding
تفاهم
Courship
خواستگاري
A little bit
كم يك
Responsible for
بودن كاري مسئول
I m in charge of their computer
كامپيوترها آوري بروز مسئول
Sort of/ kind of
نوعي به
Keep promise ~ break promise
شكستن ~ قول نگهداشتن قول
It s a deal
كردن معامله
Inter viewer
كردن مصاحبه
Inter viewer
كننده مصاحبه
Inter view
شونده مصاحبه
At time
موقعها بعضي
Frankly ~ honestly
بودن راست و رك
Tell : truth /lie/ joke
گفتن راستگفتن دروغگفتن جوك
naughty
شيطون
Put it on his fault
انداختن كسي گردن را تقصير
pet
اهلي رام،
Wild animal
وحشي حيوان
He is a teacher pet
معلم خوار پاچه
Apple polisher
كار محل خواريهاي پاچه
Scrap book
عكس بدون قديمي كهنه كتاب
Messy=dirty ~ neat ~ clean ~ tidy
~ ~ مرتب = ~ تميز كثيف نامنظممنظم
In to + s.th
بودن چيزي ،خوره بودن چيزي اهل
Easy going
خيال = بي گرفتن ساده
He is as cool as cucumber
خيار مثل خيال بي
appearance
ظاهر
clown
دلقك
rockets
موشك
gloves
دستكش
bat
بيسبال چوب
Teddy bears
عروسكي پشمالو خرس
Grocery store
بقالي
Punish
تنبيه
Dye my hair
كردن رنگ مو
curly
فر موي
wavy
دار موج موي
straight
صاف موي
frizzy
وز موي
I do up my hair
باال به رو موي
I have pony tail
اسبي دم موي
Center parting
وسط از فرق
side parting
كنار از فرق
Bunches
موشي دم موي
Spiky hair
سيخي سيخ موي
bun
شده گوجه موي
Bunny fringy
چتري موي
Side burns
ريش خط
Goatee
پرفسوري - بزي ريش
Don’t take it for yourself
نگير خودت به
beard
ريش
mustache
سبيل
Short/ long sleeves
بلند يا كوتاه آستين پيراهن
Button – down shirt
بلند يا كوتاه آستين پيراهن
slocks
اي پارچه شلوار
pants
شلوار
Sneakers/ sport/trainess shoes
شلوار
Sneakers/ sport/trainess shoes
شلوار
Sneakers/ sport/trainess shoes
ورزشي كفش
High- heel shoes
بلند پاشنه كفش
Low shoes
كوتاه پاشنه كفش
sandals
سندل
slipper
دمپايي
pajamas
مردانه راحتي لباس
Hight goun
زنانه راحتي لباس
skirt
گير عرق
T- shirt
شرت تي
belt
كمربند
Tie/ neck tie
كروات
bow
پاپيون
Pattern = shape
الگو
stripped
راه راه
Spotted= polka= dotted
نقطه نقطه
plaid
كوچك و بزرگ چهارخونه
checked
چهارخونه
Plan= solid= simple
ساده
skim
مطلب درك جهت به متن خواندن
scan
يادگيري درك جهت به متن خواندنجز جزبه
Introduction paragraph
معرفي و مقدمه پاراگراف
Body paragraph
اصلي و بدنه پاراگرف
conclusions
گيري نتيجه پاراگرف
royalty
اي حرفه ملكه، ، شاهزاده
suburb
شهر حومه
pageant
نمايش ، شو
trought
درمدت
Teen years
سن سالگي 19تا 13بين
calm
صدا و سر بي و آرام
thunder
رعد
breakthrough
بزرگ موفقيت
Mini series
كوتاه فيلم
Show= appeared~ disappeared ~ vanish
پنهان مخفي، ظاهر، ، شو
creepy
آور چندش و ترسناك
thriller
انگيز هيجان و وحشتناك
performance= act
عملكرد
Leading role= star
= ستاره اصلي نقش
Supporting role= co- stare
مكمل نقش
Stund man/ woman
بدلكار
Whir wind
زودگذر
Eve
عيد شب
Get married to
از هميشه ازدواج استفاده getبراياش gotميشود گذشته براي هم
. ميشود استفاده
I got divorced
شدن جدا
Breakup with
زدن بهم را دوستي
Make up with
شدن دوست
widow
بيوه ، مرده شوهر زن
widower
مرده زن مرد
He is football widower
فوتبال عشق
spouse
) مرد) يا زن همسر
Ex- husband / wife
سابق همسر
Adopt= accept
پذيرفتن فرزندي به ، پذيرفتن
Adapt= get use to s.th
كردن غارت
Didn’t last = didn’t continue
دنباله بدون
High profile movies
درخشان فيلم
Award = reward= gift= present= prize
هديه
globe
جهان
Fame= well-known
مشهور
Fleeting= short
كوتاه
Threw -
گذشته throwانداختن
disgust
آور چندش
adventure
پرمخاطره
Take bus
گرفتن اتوبوس
articles
اضافه حروف
definite
معرفه
indefinite
نكره
arguing
بحث و جر
pronunciation
تلفظ
marvelous
- - خوب خيلي محشر آور حيرت
convenient
راحت
Get a move on ( I diom )
كردن عجله
Get in
جايي به رسيدن
Get to
چيزي به رسيدن
Put on= get dressed
پوشيدن
untidy
نامنظم
inadequate
نامناسب
immoral
تجربه بي
illegible
ناخوانا
jogging
اندام تناسب براي زدن قدم
Broad cast
تلويزيوني تبليغات
Fog= foggy
آلود مه
attractive
خوشمنظره ، زيبا
suitable
مناسب و درست
comprehensible
با فهم .inقابل ميشود منفي
scarf
روسري
bottom
دكمه
earrings
گوشواره
necklace
گردنبند
skirt
دامن
tights
شلواري جوراب
sleeves
آستين
collar
Un do ~ do up
باال ~ زيپ يا دكمه كشيدن پائينزيپ يا دكمه كشيدن
Hung up
كردن آويزان
Look round
زدن دور
Tried it
دادن انجام لباس پرو
fit
بودن اندازه
Rolled up
زدن باال را آستين
Changed in to
درآوردن لباس
A pair of
از جفت لباسهاي براي pairهميشهof كنيم مي استفاده
embarrassing
شرمندگي
afford
داشتن استطاعت
stair
پلكان
hire
كردن استخدام
instruct
آموختن - دادن شرح
rush
دادن- انجام شتاب با پوشش
compound
مركب – لغت مركب
lane
مسير راه كوره
Bicycle line
رو دوچرخه مسير
Taxi stand
تاكسي ايستگاه
district
بخش منطقه
pedestrian
عابرپياده
Rush our
آمد و رفت پر زمانهاي
cub
تاكسي
Sight see
ديدني نقاط
Up stairs ~ down stairs
باال پائين~ طبقه طبقه
steer
نقليه وسيله
invention
اختراع
surfing
سواري موج
smooth
هموار و صاف
Up set stomach
پيچه دل
Case
راحتي
stir
زدن هم
calm
آرام
Instruction
دستورالعمل
An encyclopedia
المعارف دايرة دانشنامه،
Take/ taxi- bus- train
و ... قطار و اتوبوس و ماشين براي. takeاز ميشود استفاده
A / an
قيد a /anاز و صفت و اسم از قبل . ميشود استفاده
Fantabulous/ fantastic/ fabulous
العاده خارق خيلي
Recommended =suggest
پيشنهاد سفارش، توصيه
Get in = arrive= reach
رسيدناز وقت reachبعد نداريم prepositionهيچ
از بعد arrive iاما ميشود in /atمعموال استفادهIn مدرسه و كشور و شهر و بزرگ مكانهاي برايAt كالس مثل كوچك جاهاي
What's wrong with you= what's the problem with you
آمده پيش برات مشكلي چه
Happy= glad= cheerful= join full = pleased= pleasant
شادي
chance= fortunate= lucky
شانسي خوش فرصت، ، شانس
dangerous= in safe
امنيت = بدون خطرناك
cheap =inexpensive= invaluable
ارزش بي حقير، فقير،قيمت كم معني مي inexpensiveهم
آنقدر معناي به قيمت بي هم و دهد . ندارد ارزش كه ارزش پر
impatient= intolerant= unbearable
– - گذشت بي متعصب صبر بي
ambiguous
آميز ابهام مبهم
Rude= impolite
ادب بي
In a mess= untidy
نامنظم
Say hello/ say pray
از كردن سالم و كردن عبادت برايsay كنيم مي استفاده
I agree with jack I agree on going to Tehran
از استفاده with/ onاز agreeبعدميشود.
disappear= vanish
شدن = غيب شدن ناپديد
go of
phone , clock, start ringing براي -12 -expired , the milk went of نرفتن- 3 مستقيم the police suddenly wentازراه
of
office shuts
است بسته مغازه
over doing
ندادن انجام
broad cast
راديويي يا و تلويزيوني كردن پخش
elect= choose s.th by voting
آنها ميان از چيز چند گيري راي براساس انتخاب
select
كردن انتخاب را چيز يك
كردن انتخاب را چيز يك
Recommended
